این وبلاگ نامی ندارد parvarsh.loxblog.com.بر سنگ مزارم ننویسید که او تنها بود بنویسید بهترین دوست تنهایی بود
| ||
|
دنیا سیاه ، آدما سیاه ، درختا سیاه ، مامان و بابا و داداشا سیاه ، همه جا سیاه همه جا تاریک مثل شب پس خدایا توام باید سیاه باشی که اینطوری همه چیزو به رنگ سیاه نقاشی کردی .اما نه خدای من سفیده به رنگ برف ، سفید و زیبا به رنگ ابر به رنگ کبوترها . اها حالا فهمیدم این آدمای بدجنس آبرنگ خدارو دزدیدند و تمام نقاشی خدارو بهم ریختند حالا منم قاطی کردم نمیدونم چی و کی چه رنگیه .یه نفر بیاد به من کمک کنه تا بتونم رنگهای واقعی رو پیدا کنم نمیدونم اما یادم میاد یه روزی که خیلی کوچیکتر بودم دنیا آبی بود درختا سبز بود مامان به رنگ تمام زیباییها بود بابا به رنگ خدا بود . و خلاصه نقاشی دنیای من پراز رنگهای شادو زیبا بود اما نمیدونم یه دفعه چی شد شاید وقتی یه کمی بزرگتر شدم تازه فهمیدم و شناختم که چهره ی واقعی آدما اون چیزی نبود که من میدیدم اره تازه فهمیدم نباید فکر کرد همه ی آدمهای دنیا مهربون و خوب هستند نه که نباشند ،بودند اما دوستی با شیطون بده اونارو بد کرده بود مثل خودش، حالا من غمگین و تنها شدم از این رنگهای سیاه و تاریک دلم میگیره نمیخوام دنیام به رنگ سیاه باشه .دلم برای رنگای شاد رنگین کمان تنگ شده خیلی تنگ شده خدایا یه بارون محبت بفرست بذار رنگین کمان عشق رو دوباره تو دنیا ببینم نذار بیش از این دلم بمیره نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: فقط خدا، ، [ چهار شنبه 16 اسفند 1391
] [ 10:7 ] [ ابراهیم پرورش ] |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |